روز شمار
اوقات شرعی
افول پنهانی ارتش آمریکا
azadi
96/4/25
نظم نوین ادعایی آمریکا که پس از پایان جنگ سرد ایجاد شده بود به دلیل ضعف نظامی و اقتصادی این کشور در حال فروپاشی است.
 
 
 
 

فرسایش قدرت آمریکا و افول جایگاه هژمونیک این کشور در عرصه جهانی جدی بوده و نه تنها در سطح نظامی در حال گسترش است، بلکه شیب این روند در عرصه های اقتصادی و فرهنگی نیز بسیار تند ارزیابی می شود. 
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دو قطبی، آمریکا با ادعای ایجاد نظم نوین جهانی تلاش کرد سلطه خود را در جهان گسترش دهد و خود را به عنوان ژاندارم جهان معرفی نماید. مداخله مستقیم در امور سایر کشورها و متعاقب آن حمله نظامی به افغانستان و عراق تلاش هایی بود که نه تنها آمریکا را به هدف خود نرساند، بلکه با گذشت بیش از یک دهه از این حملات، زمینه های زوال قدرت آمریکا فراهم شده است.      
سقوط هواپیمای «اف 16 آمریکا» در ایالت می سی سی پی در هفته قبل، که طی آن 16 نفر کشته شدند، بهانه ای شد تا نقاط ضعف ارتش فعلی آمریکا را مورد بررسی قرار دهیم. آمریکا که خود را تنها ابرقدرت جهان معاصر قلمداد کرده و قدرت نظامی خود را بدون رقیب تلقی می کند، اکنون در میدان نبرد با شکست مواجه شده است و دیگر از آن قدرت هژمون چند دهه پیش خبری نیست و طی سال های گذشته به «شیر بی یال و دم» مانند شده که از ورود به معرکه پرهیز می کند.  

 

بر اساس شواهد و واقعیت ‌های موجود و اعتراف شخصیت ‌های سیاسی و اندیشکده‌ های تحقیقاتی، آمریکا با مشکلات پیچیده ‌ای دست به گریبان است و نشانه‌ های افول اقتدار جهانی آن در ابعاد مختلف نمایان شده است. افول امپراطوری ‌ها، ناگهانی رخ نمی دهد و قدرت ‌های بزرگ در تاریخ همیشه به آهستگی سیر تزلزل و ضعف خود را طی کرده ‌اند و آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به مرحله از دست دادن جایگاه قبلی خود در عرصه بین الملل نزدیک شده است. 
بازیابی قدرت از سوی روسیه پس از دوران افول، رشد توانمندی های اقتصادی چین و بحران اقتصادی غرب، مواردی هستند که سقوط هژمونی واشنگتن را تسریع کرده اند. ضعف ارتش آمریکا همچون «اظهر من الشمس» است که حتی مقامات این کشور نیز از اعتراف به آن ابایی ندارند. ماه گذشته جیمز ماتیس، وزیر دفاع این کشور گفت: پس از بازگشت مجدد به وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) از وضعیت ضعیف آمادگی ارتش آمریکا برای مبارزه شگفت زده شده است. ماتیس از کنگره خواسته است تا بودجه های بیشتری را برای بالا بردن قدرت نظامی این کشور تصویب کند تا واشنگتن بتواند همچنان جایگاه اولی خود در جهان را حفظ کند.    
همچنین فرماندهان نظامی آمریکا در ماه فوریه 2017 در کنگره اعلام کردند که ارتش این کشور در موضع ضعف قرار دارد و سال ها به علت ناکافی بودن منابع بودجه و بیش از دو دهه مناقشه های مختلف، تضعیف شده است. 
این فرماندهان اعلام کردند که بسیاری از تجهیزات نیروی دریایی و هوایی آمریکا قدیمی و در پایین ترین سطح قرار دارند و همین هشدارها بود که سبب شد تا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بازسازی قدرت دریایی و هوایی آمریکا را در اولویت کاری خود قرار دهد و برای این اقدام بودجه های بیشتری را برای پنتاگون درخواست کرده است. ترامپ در سال مالی 2018، بودجه ای بالغ بر 639 میلیارد دلار را برای پنتاگون درخواست کرده است که نسبت به سال 2017 حدود 12 درصد افزایش داشته است. درخواست بودجه های بیشتر برای تجهیز و بازسازی ارتش آمریکا نشان می دهد که قدرت نظامی ایالات متحده با چالش های زیادی روبرو است.   
روسای جمهور سابق آمریکا که از دهه 1980 ارتش این کشور را در اختیار داشتند، هیچ ‌یک از آنها سرمایه‌ گذاری ‌های بلندمدت قابل ‌توجه در ارتش آمریکا را ضروری نمی دیدند، اما در دوره ترامپ ضرورت بازسازی در ارتش آمریکا بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است، زیرا ارتش این کشور میراث دوران دو قطبی است و نسبت به گذشته به مراتب کوچکتر شده است. این مسئله در دورانی که رقبای روسی و چینی قدرت خود را روز به روز افزایش می دهند، خطری بزرگ برای آمریکا محسوب می شود.    
آمریکا در ساخت تسلیحات پیشرفته نیز دچار نقصان شده و در تولید چنین سلاح هایی با مشکل مواجه شده است. اخیرا برخی خلبانان آمریکایی از نقص فنی در جنگنده های مافوق پیشرفته این کشور خبر داده اند. جنگنده های فوق پیشرفته «اف 35 » که سال گذشته وارد نیروی هوایی آمریکا شدند، هنوز امتحان خود را پس نداده بودند که به دلیل نواقص فنی زمین گیر شدند. نقص در این هواپیماها که میلیاردها دلار برای آن هزینه شده، حاکی از این است که توان نظامی آمریکا در حال تضعیف است.  
ورود مستقیم آمریکا به جنگ های افغانستان و عراق و همچنین ورود غیرمستقیم به بحران های سوریه و یمن جایگاه ابرقدرتی این کشور تضعیف کرده است. آمریکا با داشتن مدرن ترین جنگ افزارها و حتی با کمک متحدان اروپایی خود نتوانست گروه طالبان را شکست دهد و حال و روز افغانستان فعلی به خوبی گویای این حقیقت است که سیاست های آمریکا در افغانستان به شکست منجر شده و منفعتی برای کاخ سفید به دنبال نداشته است. شکست ارتش آمریکا در افغانستان و عراق اعتماد به نفس نیروهای نظامی آمریکا را کاهش داده و آنها را از درگیر شدن در جنگ های آتی نگران کرده است.

 

 «استفان کوهن»، تحلیلگر و استاد دانشگاه آمریکا، بر این باور است که واشنگتن، قدرت و نفوذ خود را از دست خواهد داد. نفوذ آمریکا در جهان در حال اتمام و بازگشت آن غیرقابل پیش ‌بینی است. استانداردهای زندگی آمریکا در مقایسه با کشورهای توسعه ‌یافته و در حال توسعه، کاهش یافته است. آمریکا، کشوری با ثروت، قدرت و نفوذ بود، اما همه اینها در حال تغییر است و رویای لیبرالیسم رو به پایان است. «آلفرد مک کوی»،  استاد و مورخ آمریکایی معتقد است مرگ آمریکا به عنوان ابرقدرت جهانی می ‌تواند به مراتب سریع ¬تر از آن باشد که هر کس تصور می‌ کند و این مرگ تا سال 2025 کامل خواهد شد. «شورای اطلاعات ملی» آمریکا پیش ‌بینی کرده که در سال 2025، آمریکا به عنوان یک قدرت باقی می‌ ماند، اما سلطه این کشور از بین خواهد رفت. 

پیش گرفتن چین و روسیه از واشنگتن 
درحالی که آمریکا روند رو به افولی را در جهان طی می کند، رقبای این کشور روز به روز جایگاه اقتصادی و نظامی خود را تقویت می کنند. یک پژوهش که اخیراً توسط پنتاگون صورت گرفته است، نشان می ‌دهد تا سال 2035 آمریکا خود را در وضعیتی می ‌بیند که از لحاظ اقتصادی و نظامی با چین و روسیه در حال رقابت شدید قرار گرفته و یا حتی در برخی حوزه‌ها، این دو کشور از آمریکا پیشی گرفته ‌اند و از این جهان رقابتی و بی ‌نظم سود برده ‌اند. 
پژوهشگران پنتاگون در بخشی از این گزارش پیش‌بینی کرده ‌اند که روسیه در حال مدرن سازی توان هسته‌ ای بین ‌قاره ‌ای زمینی، هوایی و دریایی خود است و از عملیات ‌های بازدارنده مانند تمرینات هسته ‌ای ناگهانی، پرواز بمب افکن ‌ها و شناسایی استراتژیک هوایی بر فراز قلمرو آمریکا استفاده می ‌کند. 
آمریکا و متحدان اروپایی اش در ارتباط با بحران اوکراین، روسیه را تحریم کردند تا از این طریق قدرت این کشور را تضعیف کنند، اما این فشارها نتیجه عکس داد و روسیه در سال های اخیر به پیشرفت های قابل توجهی در عرصه های نظامی دست پیدا کرده که می تواند موازنه را به نفع کرملین تغییر دهد.   
با این وجود، گرچه گزارش پنتاگون تأکید می ‌کند که هیچ قدرت یا ائتلافی تاکنون ظهور نکرده‌ اند که به‌ طور جدی بتوانند نفوذ و قدرت جهانی آمریکا را به‌ صورت مستقیم تحت تأثیر قرار دهند، اما آمریکا در جهانی عمل خواهد کرد که در قدرت کلی نظامی و اقتصادی خود و متحدینش نمی‌ تواند بر سرعت رقبای بالقوه اش غالب شود.
آمریکا که جایگاه خود را در مقابل روسیه و چین تضعیف شده می بیند تلاش می کند با ایجاد بحران های منطقه ای به ویژه در خلیج فارس بازار مناسبی را برای فروش تسلیحات خود فراهم کند تا از این طریق، درآمدهایی را روانه کارخانه های تسلیحاتی واشنگتن کند. قرادادهای چند صد میلیارد دلاری با عربستان و دیگر شیوخ عربی که در سال های اخیر انجام شده همگی برای حفظ این جایگاه است. 

نقاط ضعف ارتش آمریکا 
نشریه «اکونومیست» سال گذشته در گزارشی اعلام کرده بود که هر چند آمریکا در حال حاضر همچنان شایسته ترین نیروهای نظامی جهان را در اختیار دارد، اما برتری نظامی آمریکا از لحاظ فناوری که در گذشته ضامن پیروزی آن بود، در حال فرسایش است. این نشریه نقاط ضعف ارتش آمریکا را برشمرده و گفته است که آمریکا به تلاش های قابل توجهی برای توسعه فناوری های نوین نیاز دارد. بر اساس این گزارش، آسیب پذیر بودن کشتی های نیروی دریایی آمریکا در مقابل موشک های زمین به دریا، ضعف ارتش آمریکا برای حفاظت از پایگاه های هوایی منطقه ای این کشور در برابر حملات غیرمنتظره، آسیب پذیری هواپیماهای آمریکا در مقابل سامانه های ضد هوایی مدرن و ناکارآمدی جنگنده های آمریکایی در شناسایی موشک های قبال حمل، از جمله نقاط ضعفی است که در صورت برطرف نشدن، می تواند جایگاه این کشور را تضعیف کند. 
از سوی دیگر، ضعف ارتش آمریکا را می توان در اظهارات مقامات این کشور در مقابله با تروریست ها نیز مشاهده کرد. مقامات ارشد نظامی آمریکا زمانی که ائتلاف نمایشی ضد داعش به سرکردگی واشنگتن تاسیس شد، اعلام کردند که نابودی داعش بین 10 تا 30 سال زمان می برد. اعتراف به ضعف بزرگترین ارتش جهان در مقابل گروه های تروریستی که از ارتش واحد و سلاح های مدرن برخوردار نیستند، نشان می دهد که این کشور قدرت سابق خود را ندارد، زیرا آمریکا زمانی که در اوج قدرت بود توانست یکی از بزرگترین ارتش های عربی خاورمیانه یعنی صدام حسین را در مدت کوتاهی نابود کند، ولی الآن در مواجهه با گروه های تروریستی که نه دولتی دارند و نه سلاح مدرن، درمانده شده است. 

متوسل شدن به جنگ های نیابتی 
نقاط ضعف ارتش آمریکا را می توان در ایجاد جنگ های نیابتی به خوبی مشاهده کرد. واشنگتن که تا یک دهه پیش با اتکا به قدرت نظامی خود و با علم و اطمینان به اینکه پیروز میدان خواهد بود، به طور مستقیم وارد کارزار نبرد می شد، در سال های گذشته جانب احتیاط را در پیش گرفته و بی گدار به آب نمی زند و به جای ورود مستقیم، به جنگ های نیابتی متوسل شده است و ورود مستقیم در بحران های منطقه ای را برای خود همراه با هزینه های زیاد می داند، اما برای اینکه وجهه خود در جهان را حفظ کند از درگیر شدن مستقیم در بحران ها خودداری می کند. همچنانکه آمریکا در بحران سوریه که به گفته دولتمردان واشنگتن «خط قرمز» برای آنها بود، از ترس شکست مفتضحانه از ورود به جنگ پرهیز کرد. 

 


واشنگتن با استفاده از جنگ های نیابتی بر ضعف های خود سرپوش می گذارد و از این طریق سعی می کند منافع ملی خود را در حوزه هایی که قبلا در آنها حضور مستقیمی داشت، تامین کند. 

ارزیابی نهایی 
نظم نوین ادعایی آمریکا که پس از پایان جنگ سرد ایجاد شده بود به دلیل ضعف نظامی و اقتصادی این کشور در حال فروپاشی است. متعاقب زوال آمریکا، قدرت ‌های جدیدی نیز در حال ظهور هستند که نگاه تجدیدنظر طلبانه به نظم آمریکایی دارند و به خاطر اینکه قواعد و هنجارهای آن را قبول ندارند، درصدند در نظم جهانی آینده نقش مهمی ایفا کنند. پیروزی دونالد ترامپ به عنوان فردی مخالف ساختار حاکم بر آمریکا، از ناکارآمدی موجود در سیاست، اقتصاد و جامعه این کشور حکایت دارد. ترامپ در ظاهر شعار بازگرداندن قدرت آمریکا را سر می دهد، اما او علاوه بر ناکامی در حل مشکلات بنیادین آمریکا، بر دشواری‌ های این کشور به ویژه در عرصه جهانی خواهد افزود و افول جایگاه هژمونیک این کشور را تسریع خواهد کرد. همچنانکه سیاست های جنجالی وی در مدت کوتاه زمامداری در کاخ سفید به خوبی این مسئله را آشکار کرده است./    

پایگاه بصیرت

نظرات
CAPTCHA