روز شمار
اوقات شرعی
زندگینامه تئودور شولتز
azadi

تئودور شولتز (Theodore W. Schultz) اقتصادداني است كه آثار او در اقتصاد كشاورزي و به ويژه تجزيه و تحليل سياست‌هاي كشاورزي در كشورهاي در حال توسعه موجب شد كه جايزه نوبل در اقتصاد را در سال 1980 همراه با آرتور لویيس نصيب خود كند. جدا از كارهاي خود، شولتز در اشاعه آثار و عقايد ديگران سهم زيادي دارد. او گرچه مبدع نظريه سرمايه انساني نيست، ولي در نطقي تحت عنوان «سرمايه‌گذاري در سرمايه انساني» كه در سال 1960 به مناسبت انتخاب خود به رياست انجمن اقتصاددانان آمريكا ايراد نمود،‌ توجه عموم مراكز تحقيقاتي را به اين موضوع جلب كرد و لذا شايد بتوان او را پدر نظريه سرمايه انساني به حساب آورد.

آشنایی با زندگی تئودور شولتز

شولتز در سال 1902 در شهر آرلينگتون در ايالت داكوتاي آمريكا و در يك خانواده آلماني‌الاصل متولد شد و در رشته اقتصاد كشاورزي در دانشگاه داكوتاي جنوبي تحصيل كرد و ليسانس خود را در سال 1926 گرفت. او براي ادامه تحصيل به دانشگاه ويسكانسين رفت و در سال 1928 فوق ليسانس و در سال 1930 دكتراي خود را از اين دانشگاه گرفت. اولين كار تدريس او در كالج دولتي آيووا بود كه توانست تعداد قابل ملاحظه‌اي از اقتصاددانان جوان را در اين كالج كه اقتصاد كشاورزي را با جامعه‌شناسي روستايي تركيب كرده بود، گرد آورد. او در سال 1943 به استادي دانشگاه شيكاگو رسيد و در يك دوره ده ساله چهار كتاب انتقادي در مورد برنامه‌هاي كشاورزي آمريكا منتشر كرد كه آخرين آن كتاب درسي مهمي است تحت عنوان "تشكيلات اقتصادي كشاورزي" كه در سال 1953 منتشر شد. كتاب مهم ديگري كه شولتز در اقتصاد آموزش و پرورش تاليف كرد، "ارزش اقتصادي آموزش و پرورش" نام دارد كه در سال 1963 انتشار يافت. او سپس "گذار از كشاورزي سنتي" را در سال 1946 منتشر كرد كه اثر اصلي او تاكنون در زمينه بخش روستايي جهان سوم است. كتاب "رشد اقتصادي و كشاورزي" كه شولتز در سال 1968 تاليف كرد و كتاب "اختلال در انگيزه‌هاي كشاورزي" كه در سال 1978 ويراستاري كرد نشان از ادامه توجه او به مسايل اقتصادي ممالكت فقير دارد. كتاب "سرمايه‌گذاري در سرمايه‌ انساني، نقش آموزش و پرورش و تحقيقات" كه شولتز در سال 1971 نوشت، او را مجددا به موضوع سرمايه انساني متوجه ساخت، ليكن اين بار موضوع با مسايل اقتصادي تحقيقات محض و كاربردي تلفيق شده بود. علاقه او به تشكيل كنفرانس‌هاي علمي را مي‌توان در ويراستاري آثاري مثل: سرمايه‌گذاري در آموزش و پرورش: در ميان كارايي و برابري 01937)، راه‌كارهاي تازة اقتصادي براي باروري (1973)، و اقتصاد خانواده: ازدواج، خانواده، سرماية انساني و باروري (1974) مشاهده كرد. شولتز مدارج افتخاري متعددي از دانشگاه‌هاي مختلف در داخل و خارج آمريكا دريافت داشته است. او در سال 1972 موفق به دريافت مدال «فرانسيس ا.والكر» از انجمن اقتصاددانان آمريكا شد و در سال 1976 به اخذ مدال «ارنست الميرست» از انجمن بين‌المللي اقتصاد كشاورزي نايل آمد. شولتز در سال 1974 از دانشگاه شيكاگو بازنشسته شد و 14 سال بعد در سن 96 سالگی درگذشت (Nobel Foundation, 2004).

 نظريات اقتصادی تئودور شولتز

•    سرمايه انساني: پس از پايان جنگ جهاني دوم، ماجراي احياشدن آلمان و تجهيز منابع انساني در آنجا، شولتز را مجذوب کرد. وي به تعريف و بيان اهميت تجهيز نيروي انساني، خصوصاً در کشاورزي، همت گماشت. در اواخر سال 1950، شولتز تحت تأثير معجزه اقتصادي آلمان خصوصاً پس از بازسازي جنگ به اين نتيجه رسيد که پيشرفت هاي آلمان را از طريق عوامل کيفي نظير اراده ملّي، خواستن، دانش و مواردي نظير سرمايه هاي انساني توجيه کند لذا از آن پس به نظريه سرمايه انساني به ويژه نقش تعليم و تربيت توجه کرد. ( قديري اصل، 1376، ص 729 )
•    شولتز در سخنراني مهم خود با عنوان " سرمايه گذاري در سرمايه انساني" در سال 1960 توجه کليّه صاحب نظران را به سرمايه انساني جلب کرد. شولتز معتقد است رشد اقتصادي پيش فرض مهم و لازم الاجرايي براي صنعتي شدن است. شولتز به فقير و در عين حال کارا بودن کشاورزان صنعتي جهان سوم معتقد بود. به نظر شولتز، کشاورزان سنتي، " انسان‌هاي اقتصادي " منطقي اي هستند و عدم اشتياق ظاهري آنها به نوآوري ناشي از نامشخص بودن بازده در کشاورزي است که با فقدان خدمات دولتي به کشاورزان، قيمت هاي تبعيضي و سياست هاي مالياتي دولت ها در کشورهاي جهان سوم تشديد مي شود. وي معتقد است مهم ترين علّت وجود فقر روستايي در کشورهاي جهان سوم، برنامه ريزي هايي است که بيشتر به شهرها توجه دارد ( بلاگ، ص 222).

•    گذار از کشاورزی سنتی: شولتز در سال 1966 کتاب «گذار از کشاورزی سنتی» را منتشر کرد که اثر اصلی او در زمینه بخش روستایی و کشاورزی جهان سوم است. اهدای جایزه نوبل به او هم عمدتاً به واسطه تالیف همین کتاب بود که حاصل مشاهدات و تجربیاتش در هند بود. در دانشگاه شیکاگو بود که کشاورزی را در مکان‌های مختلف دنیا مورد بررسی قرار داد و بیان کرد کشاورزان سنتی در کشورهای فقیر بازدهی منابع در اختیارشان را حداکثر می‌کنند. او عدم تمایل آشکار آنها به نوآوری را منطقی می‌دانست چرا که معمولاً دولت‌های آن کشورها بر محصولات کشاورزی قیمت‌های مصنوعی پایین و مالیات‌های سنگین وضع می‌کنند. همچنین در این کشورها بر خلاف ایالات متحده دولت‌ها کشاورزان را با روش‌های نوین کشت و زرع آشنا نکرده‌اند.

•    او نتیجه می‌گیرد که فقر در این کشورها در مناطق روستایی همچنان ادامه می‌یابد چرا که سیاست‌های دولت به نفع ساکنان شهری مغرضانه است. او همیشه خوش‌بین بود که کشورهای فقیر می‌توانند با استفاده از کشاورزی به توسعه دست پیدا کنند و می‌گوید: «مردم فقیر در کشورهای کم‌درآمد زندانیانی هستند که اقتصاد به تنهایی قادر به آزاد کردن آنها نیست.‌» چیزی که تقریباً در همه آثارش بر آن تاکید کرده این است که فقر روستایی در جهان سوم تا حدود زیادی ناشی از برنامه‌ریزی‌های صنعتی شدن و جایگزینی واردات است که الزاماً جامعه روستایی را محکوم به تولید در حد گذران معیشت می‌کند. فقر کشاورزان تا حد زیادی ناشی از کشاورزی سنتی است. هر چه کشاورزی به سمت تعادل خاص کشاورزی سنتی پیش می‌رود، بازده نهایی سرمایه کاهش می‌یابد و سرانجام زمانی می‌رسد که نرخ بازده آنقدر کم است که دیگر نه انگیزه و نه منبعی برای پس‌انداز و در نهایت سرمایه‌گذاری در این نهاده‌ها وجود نخواهد داشت. او می‌افزاید: کشاورزی که همچون نیاکان خود به تولید بپردازد هر چند سختکوش و پرتلاش هم باشد به زحمت می‌تواند شکم خانواده خود را سیر کند، ولی کشاورزی که به رموز نوین تولید آگاه باشد و در محیطی با انگیزه تلاش کند، از خاک طلا می‌سازد.

•     یکی از بحث‌های اصلی لوئیس در اقتصاد، «اقتصاد دوگانه» در کشورهای فقیر است که در مقاله‌ای در سال 1954 مطرح کرد. لوئیس بیان کرد اقتصاد یک کشور فقیر را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: یک بخش سرمایه‌داری کوچک و یک بخش سنتی (کشاورزی) بزرگ. کارفرمایان بخش سرمایه‌داری مردم را استخدام می‌کنند تا برای آنها پول‌سازی کنند. در حالی که در بخش کشاورزی بهره‌وری نیروی کار حداکثر نمی‌شود و تعداد زیادی از افراد استخدام می‌شوند در حالی که بهره‌وری بسیار پایینی دارند (سوالی که سریع به ذهن می‌رسد این است که چرا کارفرمایان در بخش کشاورزی این‌گونه رفتار می‌کنند؟). او این بخش را به عنوان بخشی از اقتصاد که از سرمایه‌های تجدیدناپذیر استفاده می‌کند، می‌داند. نظریه دوبخشی یک نظریه توسعه است که در آن مازاد از بخش کشاورزی سنتی به بخش صنعت مدرن انتقال می‌یابد. بخش کشاورزی به طور معمول با دستمزد پایین، فراوانی کار و بهره‌وری پایین از طریق یک فرآیند کار فشرده مشخص می‌شود. در مقابل بخش تولید سرمایه با نرخ دستمزد بالاتر در مقایسه با بخش کشاورزی، بهره‌وری حاشیه‌ای بالاتر و تقاضا برای کارگران بیشتری تعریف شده است. همچنین بخش صنعتی از پروسه‌ای برای تولید استفاده می‌کند که سرمایه‌محور است. بهبود در بهره‌وری نهایی نیروی کار در بخش کشاورزی به عنوان اولویتی کم‌اهمیت‌تر در کشور‌های در حال توسعه در نظر گرفته شده است و سرمایه‌گذاری آنها در جهت سرمایه فیزیکی در بخش تولید است.

•    بر همین اساس لوئیس این‌گونه استدلال می‌کند که راه رسیدن به توسعه در این کشورها انتقال نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش تولید صنعتی است که بهره‌وری بیشتری دارد. سرمایه‌داران سود خود را ذخیره می‌کنند و از آن برای سرمایه‌گذاری مجدد استفاده می‌کنند که این به رشد بیشتر می‌انجامد. لوئیس اضافه می‌کند کشاورزان در کشاورزی چیزی را پس‌انداز نمی‌کنند بنابراین تنها منبع پس‌انداز، سرمایه‌داران در تولید هستند. لوئیس با استفاده از مدل خود به توضیح مدل رشد در سایر کشورها پرداخت و منحنی U معکوس را با توجه به درآمد سرانه یک کشور توضیح داد. برای کشورهای فقیر رشد آهسته است زیرا بخش تولید کوچک است یا وجود ندارد و هیچ منبع پس‌انداز بزرگی موجود نیست. در کشورهای با درآمد متوسط مانند کره و تایوان رشد بالاست چرا که بخش تولید بزرگی وجود دارد که نیروی کار را از کشاورزی که اشتغال ناقص است به بخش تولید سوق می‌دهد. برای کشورهای با درآمد بالا با بخش تولید صنعتی بزرگ مانند آمریکا رشد آهسته‌تر است چرا که منافع حاصل از انتقال نیروی کار از بخش کشاورزی به صنعت تقریباً تمام شده و این انتقال صورت گرفته است. برخی شواهد تجربی ‌اما مدل لوئیس را تایید نمی‌کنند. تئودور شولتز در مطالعه‌ای تجربی در روستایی در هند در زمان شیوع آنفلوآنزا در سال 1918 نشان داد محصولات کشاورزی کاهش یافته است. در حالی که مطالعه او نشان نمی‌داد که این کاهش در کشاورزی به بخش‌های دیگر یا ایجاد اشتغال در سایر بخش‌ها منجر شده باشد. بنابراین نه تنها مهم است که بدانیم کجا بهره‌وری حاشیه‌ای برابر صفر است بلکه لازم است مقدار کار مازاد و اثر خروج آن بر میزان محصول را هم بدانیم. مدل لوئیس در سال 1967 اعمال شد و با وجود نزدیکی فرضیات لوئیس به وضعیت مصر در طول دوره مطالعه، مدل شکست خورد، به این علت که لوئیس اهمیت نرخ رشد جمعیت را دست کم گرفته بود. اعتبار مدل لوئیس بار دیگر وقتی برای تایوان به کار گرفته شد زیر سوال رفت. مشاهده شد که به‌رغم سرعت چشمگیر اقتصاد تایوان، بیکاری به اندازه کافی کاهش پیدا نکرد. در حالی که اجرای این مدل در سنگاپور موفقیت‌آمیز بوده است (econlib.org).

آثار تئودور شولتز

•    (1941), ‘Economic Effects of Agricultural Programs’, American Economic Review, 30, February, pp. 127–54. 
•    (1943), Redirecting Farm Policy, New York: Macmillan.
•    (1945), Agriculture in an Unstable Economy, New York: McGraw-Hill.
•    (1949), Production and Welfare of Agriculture, New York: Macmillan.
•    (1953), The Economic Organization of Agriculture, New York: McGraw-Hill.
•    (1958), ‘The Emerging Economic Scene and Its Relation to High-School Education’, in F.S. Chase and H.A. Anderson (eds), The High School in a New Era, Chicago: University of Chicago Press, pp. 97–109.
•    (1960), ‘Capital Formation by Education’, Journal of Political Economy, 68, December, pp. 571– 83.
•    (1961a), ‘Investment in Human Capital’, American Economic Review, 51, March, pp. 1–17.
•    (1961b), ‘Investment in Human Capital: A Reply’, American Economic Review, 51, December, pp. 1035–9.
•    (1962), Investment in Human Beings (ed.), Chicago: University of Chicago Press.
•    (1963), The Economic Value of Education, New York: Columbia University Press.
•    (1964), Transforming Traditional Agriculture, New Haven, CT: Yale University Press.
•    (1965), Economic Crises in World Agriculture, Ann Arbor, MI: University of Michigan Press.
•    (1968), Economic Growth and Agriculture, New York: McGraw-Hill.
•    (1971), Investment in Human Capital: The Role of Education and Research, New York: Free Press.
•    (1972), Investment in Education: The Equity–Efficiency Quandary (ed.), Chicago: University of Chicago Press.
•    (1978), Distortions of Agricultural Incentives (ed.), Bloomington, IN: Indiana University Press.

آثاري درباره تئودور شولتز

•    Bowman, M.J. (1980), ‘On Theodore W. Schultz’s Contributions to Economics’, Scandinavian Journal of Economics, 82 (1), pp. 80–107.

نظرات
CAPTCHA