اربعین، میعادگاه انوار شیعیان گردِ خورشید وجود امام (ع)
97/08/12
معنای دیگر «الحسین یَجمَعُنا» چیست؟
در فرهنگ تشیع، هویت امام و شیعیان، هویتی واحد و نوری یکپارچه است؛ به نحوی که شیعیانِ امام، در حکمِ شعاعی از نور خورشیدِ وجود امام بوده و پیوسته در حال بازگشت به سوی اصلِ نورانیشان ـ که همان امام باشد ـ هستند؛ این رفتار، همانگونه که در قبال جنبهی نورانیِ امام معصوم صادق است، میبایست در قبال جنبهی جسمانیِ امام نیز صادق باشد که تجلی تامّ آن، زیارت سیدالشهدا (ع) در اربعین است.
مستند بودن یا نبودنِ زیارت قبر سیدالشهدا (ع) در اولین اربعینِ پس از شهادت آن حضرت، از جمله مسائل پرچالشِ تاریخ تشیع محسوب میشود که تاکنون از سوی علمای مختلفی، مورد نقادی قرار گرفته است. در این میان، عدهای آمدن خاندان پیغمبر (ص) در روز اربعین به کربلا و ملاقتشان با جابربنعبداللّه انصاری را تصدیق کرده و در مقابل، عدهای دیگر، تنها به زیارت جناب جابر در روز اربعین بر سر مزار سیدالشهدا بسنده کرده و صحبتی از حضور اهلبیت پیغمبر (ص) به میان نیاوردهاند.[1] اما به نظر میرسد که فصل مشترک میان اقوال مختلف، همانا زیارت قبر سیدالشهدا توسط جابر در اربعین شهادت آن حضرت باشد.
فارغ از اختلافنظرهای موجود در نقلهای تاریخی، مؤید مهم دیگری که در اثبات اهمیت و فضیلت زیارت اربعین سیدالشهدا وارد شده، روایت منسوب به امام عسکری (ع) است که شیخ طوسی، در تهذیبالأحکام آورده است:
«از ابومحمد، حسنبنعلى العسکرى (ع) نقل شده که فرمودند: مؤمن پنج علامت دارد: پنجاه رکعت نماز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، گونه بر خاک ساییدن و بلند گفتنِ بسم الله الرحمن الرحیم»[2]
با تکیه بر رویکرد تاریخی و روایی، فضیلت و اهمیت زیارت سیدالشهدا در روز اربعین، بیشازپیش خود را نمایان خواهد کرد. همین توجه و فضیلتِ بسیار است که سبب شده بسیاری از بزرگان شیعه، زیارت اربعین را سرآغاز جذب قلوب شیعیان به سوی اباعبدالله الحسین (ع) بدانند:
«شروع جاذبهی مغناطیس حسینی، در روز اربعین است. جابربنعبداللَّه را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشد. این، همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی، در دل من و شماست. کسانی که معرفت به اهلبیت دارند، عشق و شور به کربلا همیشه در دلشان زنده است. این از آن روز شروع شده است. عشق به تربت حسینی و به مرقد سرور شهیدان، سیدالشهداء (ع)....»[3]
اربعین سیدالشهدا (ع)، نقطهی آغازِ فرآیند جاذبه حسینی در میان شیعیان و بلکه تمام محبین اهلبیت (از تمام ادیان و مذاهب اسلامی) است که سبب میشود با فرارسیدن این ایام، هرساله، تعداد زائران بسیاری از اقصینقاط دنیا[4] به این زیارت نورانی مشرّف شوند. به عنوان نمونه، در ایران اسلامی، هموطنان بسیاری هستند که با فرارسیدن این ایام، حس میکنند که گویی جاذبهای، آنها را به سمت کربلا جذب میکند؛ احساس میکنند که اگر در سیل خروشان جمعیتِ حاضر در پیادهروی نجف تا کربلا، برای یکبار هم که شده، شرکت نکنند، دچار خسران شده، از قافله عقب خواهند ماند. گویی از درون، ندایی به آنها میگوید که اگر به این سفر نورانی نروی، دچار نوعی کمبود در درونت خواهی شد که با چیز دیگری قابل جبران نخواهد بود!
به راستی این جاذبه ـ یا به تعبیر مقام معظم رهبری، این مغناطیس ـ چه معنایی دارد؟! آیا میتوان دلایل اعتقادی و کلامیِ دیگری برای آن متصور بود؟ پاسخ مثبت است.
جذبهی عجیبی که در زیارت اربعین نهفته، با جمعِ دو روایت از ائمه (ع)، قابل فهمتر خواهد شد:
1. در حدیثی، ابنعباس از امیرالمومنین (ع) نقل میکند که آن حضرت فرمود: «ما از نورِ خدا خلق شدیم و شیعیان ما از شعاعِ نور ما خلق شدند.»[5]
2. در گفتگویی میان مُفَضَّلبنعمر و امام صادق (ع) اینطور آمده است:
«امام صادق (ع) فرمود: آگاه باش ما از نور خدا خلق شدیم و شیعیان ما از مادون آن نور و هنگامی که روز قیامت فرا برسد، پایینترین (مادون) به بالاترین ملحق میشود. سپس آن حضرت بین دو انگشت مسبحه و انگشت وسط را جمع کرد و فرمود: مانند این دو. سپس آن حضرت فرمودند: ای مفضل! آیا میدانی که چرا شیعه، شیعه نامیده شد؟ [زیرا که] شیعیان ما، از ما هستند و ما از شیعیانمان. آیا نمیبینی که این خورشید از کجا شروع به حرکت میکند؟ گفتم از مشرق. سپس فرمود: به سوی کجا برمیگردد؟ گفتم به سوی مغرب. امام (ع) فرمود: شیعیان ما چنین هستند. از ما شروع میشوند ـ شروع به حرکت میکنند ـ و به سوی ما برمیگردند.»[6]
مبتنی بر این روایات ـ خصوصاً آن فرازی که میفرماید: «آیا میدانی که چرا شیعه، شیعه نامیده شد؟ [زیرا که] شیعیان ما، از ما هستند و ما از شیعیانمان....» ـ در فرهنگ تشیع، هویت امام و شیعیان، هویتی واحد و نوری یکپارچه است؛ به نحوی که شیعیانِ امام، در حکمِ شعاعی نورانی از خورشیدِ وجود امام هستند و پیوسته در تلاش برای بازگشت به سوی اصلِ نورانیشان ـ که همان امام معصوم است ـ میباشند؛ این رفتار، همانگونه که در قبال جنبهی نورانیِ امام معصوم صادق است، قطعاً میبایست در قبال جنبهی جسمانیِ امام نیز صادق باشد که تجلی تامّ آن، زیارت سیدالشهدا در کربلا و در ایام اربعین خواهد بود.
لذا تلاش و دغدغهی شیعیان و محبین سیدالشهدا در اقصینقاط عالم برای رساندن خودشان به حرم امن آن حضرت و تبدیل پراکندگیشان در زمین به اجتماع گستردهی اربعین، نشاندهنده هویت یکپارچه و نورانیِ امام ـ امت است و این معنا، تفسیر همان شعار معروف «الحسین یَجمَعُنا» است؛ مغناطیسِ خورشید عالمتابِ (ع) حسینی، در اربعین، قلوب یکایک محبین را ـ که در سرتاسر دنیا پراکنده شدهاند ـ در یکجا به دور خودش جمع میکند:
«اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگرهی بینالمللی و جهانی، در یک سرزمینی که خود آن سرزمین خاطرهانگیز است؛ سرزمین خاطرهها است؛ خاطرههای باشکوه، خاطرههای عظیم، سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگانِ راه خدا، [تا پیروان تشیع در] اینجا جمع بشوند و دست برادری و پیمان وفاداریِ هرچهبیشتر ببندند؛ این اربعین است.... میدانید یکی از علائم ایمان، زیارت اربعین است. یکی از معانی آن این است که شیعه یک جمع متفرقی بود؛ در مدینه، کوفه، بصره، اهواز، قم و خراسان بودند، همدیگر را کمتر میدیدند. یک کنگرهی جهانی لام بود برای شیعیان روزگار ائمه. این کنگره جهانی و وقتش را معین کردند؛ آن موعد، روز اربعین و جای شرکت، سرزمین کربلا است.... اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند، البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و دنبالهگیری از راهی است که ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند....»[7]
*گروه تاریخ اندیشکده برهان/ انتهای متن|
[1]برای مطالعه بیشتر در این خصوص، ر. ک. به: گروهی از تاریخپژوهان (زیر نظر مهدی پیشوایی)، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا (ع)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1394، چاپ چهاردهم، ج2، ص277 (پژوهشی در اربعین سیدالشهدا (ع)).
[2]شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، تحقیق سید حسن موسوی خرسان، بیجا: دار الکتب الإسلامیّة، بیتا، ج6، ص52؛ نسخه کتابخانه مدرسه فقاهت.
[3]بیانات مقام معظم رهبری در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، اول فروردین 1385.
[4]برای کسب اطلاع اجمالی از تنوع ملّیتهای شرکتکننده در مسیر پیادهروی اربعین، ر. ک. به:
https://www.youtube.com/watch?v=IF_Zc6s3hC0
[5]«...لِأَنَّا خُلِقْنَا مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ خُلِقَ شِیعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ نُورِنَا» (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق، چاپ سوم، ج25، ص21)
[6]محمدباقر مجلسی، پیشین.
[7]بیانات حضرت آیتالله خامنهای در ۲۴ اسفندماه ۱۳۵۲ش.
اخبار مرتبط
نظرات