سید نعمتالله عبدالرحیمزاده
ناو هواپیمابر جورج دبلیو بوش روز جمعه چهارم می محل برگزاری مراسم معارفه دریابد کریستوفر دبلیو گرادی به جای دریابد فیلیپ دیویدسون به عنوان فرمانده جدید نیروی دریایی آمریکا بود. این مراسم به خودی خود یک وجه سمبلیک داشت تا این که خبر دریابد جان ریچاردسون در مورد احیای ناوگان دوم آمریکا به این وجه، سمت وسوی مشخصی بدهد. وجه سمبلیک مراسم مربوط میشود به شخص دریابد گرادی. او همان کسی است که هیجده سال قبل فرماندهی ناوشکن یو اس اس کول را به عهده داشت تا برای نخستین بار این ناوشکن را در آبهای دریای سرخ هدایت کند اما در 12 اکتبر 2000 و موقعی که در لنگرگاه بندر عدن مشغول سوختگیری بود مورد حمله افراد ناشناس که گمانه زنی ها از حمله القاعده به این ناوخبر می دادند، قرار گرفت و در نتیجه آن حمله 17 ملوان آمریکایی کشته و 39 نفر دیگر هم زخمی شدند. گرادی آن کشتی را تا شهر بندری نورفلک واقع در ایالت ویرجینیا رساند و حالا بعد از هیجده سال، در همین بندر و روی ناو هواپیمابر یو اس اس بوش مقام فرماندهی نیروی دریایی آمریکا را در حالی به عهده میگیرد که ماموریت احیای ناوگان دوم آمریکا به او محول شده است.
راهبرد قدیمی در لباس تازه
دریابد گرادی در قالب جنگ با تروریسم عازم بندر عدن شده بود اما احیای ناوگان دوم به منزله چرخش اساسی در راهبرد نظامی آمریکا از جنگ با تروریسم به سمت جنگ سرد است و گویا دریابد گرادی حالا باید ماموریتی را به عهده بگیرد که راهبرد آن به طور کلی با ماموریت هیجده سال گذشته اش فرق میکند. جنیفر باریدون، متخصص حقوق بینالملل، در مصاحبه با تارنمای راشا تودی، این چرخش را بیشتر ناشی از فقدان فهم در ساختار سیاست خارجی میداند که بیشتر افراد در دستگاه حاکمه آمریکا از جمله ژنرال جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا، به آن مبتلا شدهاند و در این مورد به سخنان ماتیس استناد میکند که میگوید؛ «جنگ با تروریسم دیگر دغدغه عمده ایالات متحده نیست ... و نه تنها مورد توجه ایالات متحده نیست بلکه اکثر متحدان ما و کشورها در سرتاسر جهان هم دیگر به آن توجهی ندارند.» باریدن در این چرخش نشانهای آشکار از تمایل شدید دستگاه حاکمه آمریکا برای بازگشت به جنگ سرد میبیند که به جای جنگ با تروریسم، بازسازی نهادهای دولتی یا مبارزه با نسلکشی در سرتاسر جهان، حکومت آمریکا علاقمند به بمبهای هوشمند شده و این که چه کسی بزرگترین بمب را دارد تا بگوید؛ «هی، ما ارتشی بزرگتر و بسیار قدرتمندتر از شما بچهها داریم و این همه آن چیزی است که هست: سلاح ما بزرگتر از سلاح شما است».[1] بنابر این، همه آنچه که دریابد ریچاردسون در این مراسم گفته از همین منظر قابل ارزیابی است چنان که اظهارات جانی مایکل هم نشان داد که وزارت دفاع آمریکا برنامه مورد نظرش از احیای ناوگان دوم آمریکا را در این سمت و سو پیش میبرد. این سخنگوی پنتاگون یک روز بعد از آن مراسم ، بازگشت رقابت بزرگ قدرت و یک روسیه احیاء شده را مطرح کرد تا تمرکز ناتو بر اقیانوس اطلس برای تضمین تاثیر قابل اعتماد و بازدارندهاش را درخواست کرده باشد. روزنامه انگلیسی گاردین این سخنان جانی مایکل را به عنوان بازتابی از نگرانیهای روزافزونی مطرح کرد که در سرتاسر اروپا و میان اعضای ناتو نسبت به قدرت نظامی فزاینده روسیه ایجاد شده است.[2]باید گفت که این نوع نگاه انگلیسی بیشتر در جهت تبلیغات ضد روسی اخیر لندن است تا این که گویای واقعیت امر باشد و واقعیت را باید در احیای گفتاری جستجوکرد که در جنگ سرد رواج داشت و از زمان افول آن کمتر شنیده میشد و حالا پنتاگون به دنبال احیای آن است.
سلاح جنگ سرد
جنگ سرد در اوایل دهه 90 و بعد از فرو ریختن دیوار برلین، وحدت دو آلمان و فروپاشی شوروی سابق به صورت رسمی پایان گرفت و از ابتدای قرن جدید میلادی، گفتار جنگ علیه تروریسم جای گفتار مربوط به آن را گرفت. تفاوت اساسی این دو گفتار در مشارکت عمومی برای جنگ با تروریسم است که نه تنها چنین مشارکتی در گفتار جنگ سرد نبود بلکه تمایز سفت و سختی از منافع و ایدئولوژی مانع از هر گونه مشارکتی بود. ناوگان دوم آمریکا در آن گفتار ابزار تعیین کننده و عملی جبهه غربی بود تا از آن در اقیانوس منجمد شمالی، دریای بالتیک و اقیانوس اطلس و در حوزهای به پهنای 17 میلیون کیلومتر مربع استفاده کند. در واقع، ریشه این ناوگان درست به بعد از جنگ جهانی دوم برمیگردد که آمریکا با بازسازی نیروی دریایی خود ناوگان هشتم را در دسامبر 1945 به راه انداخت و دو سال بعد به عنوان ناوگان مکلف دوم، Second Task Fleet، نامگذاری شد تا این که از فوریه 1950 و با نام ناوگان دوم، Second Fleet، ماموریت خود را در خط مقدم جنگ سرد شروع کرد. نقش این ناوگان در جنگ سرد طی بحران کوبا معلوم شد به نحوی که با محاصره دریایی کوبا مهمترین نقش را در طول جنگ سرد به عهده داشت. هر چند که آن بحران با دیپلماسی حل، اما نقشآفرینی ناوگان دوم باعث شد تا موقعیت آن در جنگ سرد برجسته شود بعد هم عامل اصلی در تهاجم نظامی آمریکا به گرانادا و اشغال این جزیره کوچک واقع در دریای کارائیب باشد یا این که در جنگ اول خلیج فارس مشارکت داشته باشد. این نقش با فروپاشی شوروی و بلوک شرق دیگر توجیهی نداشت و همین مشکل باعث شد تا دامنه ماموریت ناوگان دوم از 2003 کاهش یابد تا این که در آگوست 2010 خبرهایی منتشر شد مبنی بر این که رابرت گیتس، وزیر دفاع پیشین آمریکا، تصمیم گرفته تا فرماندهی مشترک ایالات متحده، USJFCOM، را در نورفولک تعطیل کند. این تصمیم مقدمهای بود برای تعطیل شدن ناوگان دوم که با یک مراسم رسمی در سپتامبر 2011 انجام شد و نکته قابل توجه اینجا است که یکی از مقامهای نظامی حامی گیتس در این کار جیمز ماتیس بود. ماتیس که از 2007 فرماندهی USJFCOM را به عهده داشت، با نظر گیتس برای کاهش هزینههای نظامی آمریکا همعقیده بود[3] اما حالا و در کمتر از یک دهه به دنبال احیای ناوگان دوم است.
رقابتهای نوین
جیمز ماتیس در اواخر ژانویه پرده از استراتژی دفاع ملی، National Defense Strategy (NDS)، برداشت و با این ادعا که تجربه دموکراسی آمریکایی در سرتاسر جهان تهدید میشود، بودجه نظامی بیشتری را از کنگره تقاضا کرد. از آنجایی که برنامهریزی برای احیای ناوگان دوم بر اساس این استراتژی است، پس باید گفت که ماتیس دست کم بخشی از بودجه اضافی را برای راهاندازی مجدد آن در نظر گرفته است. این بدان معنا است که او در کمتر از یک دهه دیگر مثل زمان گیتس اعتقادی به کاهش نظامی از طریق تعطیلی ناوگان دوم ندارد و این هدف را از راههایی دیگر دنبال میکند. یک وجه این تغییر عقیده گیتس را میتوان با گزارشهایی توضیح داد که در مورد فرسایش توان نظامی آمریکا در عرصه رقابت بینالمللی است. همین سپتامبر گذشته بود که ژنرال جوزف دانفورد، فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا، در کمیته خدمات نیروهای مسلح سنا فرسایش نظامی آمریکا را تایید کرد و از اعضای این کمیته خواست تا با تایید افزایش بودجه نظامی روند فرسایشی قدرت نظامی آمریکا را متوقف کنند. او در آن جلسه تایید کرد که آمریکا دیگر نمیتواند مثل گذشته در هر نقطهای از جهان دست به اقدام نظامی بزند چرا که «به دلیل کسری مالی و نبود زمان پرورش (نیروی نظامی)، تواناییهای نظامی فرسوده شده است.»[4]
وجه دیگر مربوط به تواناییهای نظامی روسیه و چین به عنوان دو رقیب اصلی آمریکا میشود که جدای از رشد اقتصادی چین و توانایی نظامی روسیه، چالش اساسی آمریکا در همگرایی و همکاری راهبردی این دو قدرت است. وقتی که این دو کشور مانور مشترک خود را از 24 تا 27 ژوئیه 2017 در دریای بالتیک انجام دادند، اروپاییها با تعجب به حضور نظامی چین بسیار دورتر از سواحلش و در حدود دریایی خود مینگریستند. مایکل پاول، کارشناس ارشد امنیت بینالملل درموسسه آلمانی "امور بینالملل و امنیت"، این نگاه اروپایی را از جهت توانایی چین برای اعزام ناوگانی با ظرفیت جهانی توضیح داد که به عقیده وی، توسعه صلحآمیز چین به صورت فزایندهای مبدل به نظامی شدن آن شده است.[5] بیجهت نیست که آمریکا در سند NDS ، چین و روسیه را با هم به عنوان قدرتهای تجدید نظر طلب، revisionist powers توصیف کرده که از نگاه او «نظم آزاد و باز بینالمللی» را تهدید میکنند.[6]جدای از ادعاها و اتهامزنیهای موجود در این سند علیه چین و روسیه، اصل سند حاکی از این است که آمریکا احیای ناوگان دوم را نه تنها برای مقابله با قدرت روسیه در دریای بالتیک، بلکه برای مقابله با نفوذ چین و گسترش آن به سمت اقیانوس اطلس نیز برنامهریزی کرده است. این نگاه آمریکایی به معنای بازتعریفی از جنگ سرد است به این نحو که آمریکا این بار خود را نه فقط در مقابل روسیه به عنوان میراثدار شوروی سابق، بلکه در مقابل اتحادیهای از روسیه و چین میبیند. دیو ماجودمار در مقاله کوتاه «آیا بزرگترین ترس آمریکا حقیقت دارد؟ آیا اتحاد روسیه-چین شکل میگیرد؟»، سخنان ژنرال وی فنگ، وزیر دفاع چین، در مسکو را یادآور میشود که به صراحت از سطح بالای روابط دو جانبه نظامی کشورش با روسیه به عنوان پیامی به جهان گفته بود و در پایان مقاله خود نتیجه میگیرد: «اقدامات خود واشنگتن است که موجب همکاری نزدیک بین این دو غول اوراسیا شده است. هر چقدر که روسیه از سوی غرب بیشتر منزوی شود، اتحادیه چین-روسیه بیشتر رشد میکند.»[7]بنابراین، به آب افتادن ناوگان دوم آمریکا را باید مقدمهای از شروع جنگ سرد دانست که جناح آمریکایی را در مقابل اتحادیه اوراسیا متشکل از روسیه و چین قرار میدهد و دور جدیدی از رقابت را در عرصه بینالملل به وجود میآورد.
پی نوشت:
[1] - https://www.rt.com/news/416469-pentagon-nds-new-cold-war/
[2] - https://www.theguardian.com/world/2018/may/05/great-power-competition-nato-announces-atlantic-command-to-counter-russia
[3] - https://pilotonline.com/news/article_38d32397-1ac8-5dfc-9972-68cb91b41b43.html
[4] - https://www.defense.gov/News/Article/Article/1325346/
[5] - http://www.dw.com/en/china-and-russia-combine-naval-forces-in-the-baltic-sea/a-39816926
[6] - https://www.defense.gov/Portals/1/Documents/pubs/2018-National-Defense-Strategy-Summary.pdf
[7] - http://nationalinterest.org/blog/the-buzz/americas-greatest-fear-coming-true-russia-china-alliance-25222