ژئوپلیتیک خاورمیانه و آسیا: تغییر در اتحادهای نظامی و ابهام در وضعیت سیاسی
96/7/15
تمایل کشورهای منطقه به همکاری با قدرت های نوظهور نظیر چین و روسیه و همچنان سیاست ناکام ایالاتمتحده در منطقه، خبر از قدرت گیری اتحادیهها و نهادهای اقتصادی، سیاسی و نظامی دارد که در صورت هماهنگی بیشتر میان این کشورها، میتواند هژمونی بشدت تضعیف شده امریکا را بیشازپیش با مشکل مواجه نماید.
در چند سال اخیر، تغییرات قابلتوجهی در وضعیت همپیمانان ایالاتمتحده امریکا در منطقه خاورمیانه و جنوب آسیا رویداده است که نتیجه آن تضعیف هژمونی این کشور در این مناطق میباشد. در حال حاضر شاهد ظهور و بروز مجموعهای از ائتلافهای متناقض میباشیم که هم "با" ایالاتمتحده و هم "در برابر" ایالاتمتحده قرار دارد. در همین حال، سوالات مهمی وجود دارد که توجه به آن میتواند به درک بهتر از تحولات اخیر و چرایی تضعیف هژمونی امریکا در منطقه به ما کمک نماید.
بهعنوانمثال، آیا ترکیه با توجه به حمایت امریکا از کردهای سوریه قصد خروج از ناتو را خواهد داشت؟ رابطه دوجانبه آنکارا با واشنگتن در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت؟ شورای همکاری خلیجفارس (GCC) که مهمترین متحد آمریکا در خاورمیانه را تشکیل میدهد، با اختلافات اخیر در میان اعضای آن آیا کارایی خود را از دست خواهد داد؟ نزدیکی قطر به ایران و روسیه در این برهه چه معنایی خواهد داشت؟ موافقتنامههای همکاری نظامی آمریکا با پاکستان و هند تحت تأثیر الحاق هر دو کشور به سازمان همکاریهای شانگهای که تحت سلطه چین و روسیه است ، در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت؟
اکنون به برخی از مهمترین تحولات و تغییرات در وضعیت هم پیمانان امریکا در منطقه اشاره کوتاهی می کنیم.
ترکیه و ناتو
ترکیه بهعنوان یکی از اعضای کلیدی ناتو، اکنون در حال مبارزه با شورشیان کرد تحت حمایت ایالاتمتحده در شمال سوریه است؛ یعنی ایالاتمتحده که عضو ناتو است، حمایت و تأمین مالی شورشیان کرد را که با کشور عضو ناتو مبارزه میکنند، برعهده دارد. از سویی دیگر، درحالیکه ترکیه بهطور رسمی عضو ناتو است و دارای یک سیستم دفاع هوایی یکپارچه و هماهنگ است، اخیراً دولت اردوغان سیستم دفاع هوایی S400 را از روسیه خریداری کرده است که قرار است در برابر کردهای شمال سوریه مورداستفاده قرار گیرد.به عبارتی سادهتر، یکی از اعضای ناتو در حال حاضر از سیستم دفاع هوایی دشمن و رقیب ایالاتمتحده و ناتو در برابر شورشیان موردحمایت ایالاتمتحده و ناتو استفاده میکند.
اسرائیل طرفدار استقرار یک دولت کرد در عراق و شمال سوریه است و آن را بهعنوان سکوی پرشی برای تأسیس اسرائیل بزرگ در نظر میگیرد. تلآویو در حال حاضر در فکر تهیه مقدمات و زمینهسازی برای انتقال بیش از 200،000 یهودی از اسرائیل به منطقه کردستان عراق میباشد. مسئلهای که با واکنش ترکیه روبهرو خواهد گردید.
خاورمیانه جدید
استراتژی واشنگتن شامل بیثباتی و تضعیف قدرتهای اقتصادی منطقهای در خاورمیانه ازجمله ترکیه و ایران است. این سیاست همچنین با فرایند تقسیمبندی سیاسی همراه است. از زمان جنگ ایران و عراق، پنتاگون قصد ایجاد یک "کردستان آزاد" را داشته است که شامل تجزیه بخشی از عراق، سوریه و ایران و همچنین ترکیه بوده است. تحت این شرایط، ادامه عضویت و همکاری ترکیه در ناتو محل تردید میباشد. در همین حال، ترکیه ارتباطات نزدیکتری با ایران برقرار کرده است که درنهایت به تضعیف استراتژیهای ایالاتمتحده و ناتو در خاورمیانه کمک میکند.
قطر و عربستان سعودی
محاصره اقتصادی عربستان سعودی علیه قطر باعث ایجاد شکاف در شورای همکاری خلیجفارس و تضعیف این شورا گردیده است. اکنون شورای همکاری خلیجفارس (GCC) عمیقاً تقسیمشده است. درحالیکه امارات متحده عربی و بحرین با عربستان سعودی علیه قطر پیوند دارند. در مقابل قطر از عمان و کویت پشتیبانی میکند.
شورای همکاری خلیجفارس که تا همین اواخر قویترین متحد خاورمیانهای آمریکا علیه ایران بوده است، اوضاع نابسامانی را تجربه میکند. درحالیکه بزرگترین پایگاه نظامی ایالاتمتحده در خاورمیانه در قطر قرار دارد، دولت قطر ارتباط نزدیکی با ایران برقرار کرده است. از سوی دیگر، درحالیکه قطر فعالانه با ایران همکاری میکند، این کشور یک توافقنامه همکاری نظامی با آمریکا که در عمل برعلیه ایران است را نیز امضا نموده است.
فرماندهی مرکزی ایالاتمتحده مستقر در قطر مسئول عملیات نظامی علیه دشمنان ایالاتمتحده و ناتو ازجمله ایران است که بهعنوان شریک اصلی در صنعت نفت و گاز قطر به حساب می آید، همچنین، ترکیه پایگاه نظامی در قطر ایجاد کرده است. این تحولات بهطور مستقیم بر مسیر خط لوله نفت و گاز اثر میگذارد. قطر پروژه خط لوله را از طریق عربستان سعودی و اردن (که ابتدا توسط ترکیه حمایت میشد) را رها کرده است و به سمت مسیر خط لوله ایران در عسلویه، عراق و سوریه که موردحمایت روسیه میباشد، متمایل شده است.
پاکستان، هند و سازمان همکاری شانگهای (SCO)
یکی دیگر از تغییرات عمده در روابط ژئوپلیتیک که تأثیر عمیقی بر هژمونی ایالاتمتحده در آسیای مرکزی و جنوبی دارد، سازمان همکاری شانگهای میباشد. در 9 ژوئن 2017، هند و پاکستان بهطور همزمان عضو سازمان همکاری شانگهای (سازمان همکاری شانگهای) گردیدند. سازمان امنیتی اقتصادی، سیاسی که عمدتاً تحت سلطه چین و روسیه قرار دارد. عضویت هند و پاکستان در سازمان شانگهای بر موافقتنامههای همکاری نظامی این کشورها با ایالاتمتحده تأثیر میگذارد. درحالیکه سازمان همکاری شانگهای که دفتر مرکزی آن در پکن موقعیت دارد، رسماً بهعنوان یک "اتحاد نظامی" تلقی نمیشود، بااینحال بهعنوان یک "وزنه" ژئوپلیتیک و استراتژیک در مقابل آمریکا، ناتو و متحدان آن عمل میکند. در طول چند سال گذشته، همکاریهای نظامی و اطلاعاتی در میان اعضای این سازمان افزایشیافته است و خبر از تغییر تاریخی در هماهنگیهای ژئوپلیتیکی در منطقه دارد.
بهعبارتدیگر، گسترش سازمان شانگهای موجب تضعیف جاهطلبیهای آمریکا در آسیای جنوبی و منطقه اوراسیا میشود. این امر همچنین بر مسیر خط لوله انرژی، مسیرهای حملونقل، مرزها و امنیت متقابل و حقوق دریایی تأثیر میگذارد. با توسعه روابط دوجانبه پاکستان با چین، از سال 2007، رابطه ایالاتمتحده با پاکستان بشدت تضعیفشده است. به نظر میرسد عضویت کامل پاکستان در سازمان شانگهای و ارتباط آن با چین و ایران باید به تقویت قدرت دولت اسلامآباد کمک کند.
نتیجهگیری:
اتحادهای نظامی و سیاسی اخیر در منطقه، در قدم اول براثر تضعیف هژمونی ایالاتمتحده امریکا به وقوع پیوسته است. البته هنوز هم نمیتوان در مورد نقش و دامنه تأثیرگذاری این اتحادها بهصورت روشن اظهارنظر نمود زیرا این کشورها هنوز بر سر مسائل بسیار زیادی با یکدیگر اختلافنظر داشته و با چالشهای مهمی مواجه میباشند؛ اما بههرحال، تمایل کشورهای منطقه به همکاری با قدرت های نوظهور نظیر چین و روسیه و همچنان سیاست ناکام ایالاتمتحده در منطقه، خبر از قدرت گیری اتحادیهها و نهادهای اقتصادی، سیاسی و نظامی دارد که در صورت هماهنگی بیشتر میان این کشورها، میتواند هژمونی بشدت تضعیف شده امریکا را بیشازپیش با مشکل مواجه نماید.
علی هروی فر: کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای
اخبار مرتبط
نظرات